تفریح کده حمید رضا

ساخت وبلاگ

امکانات وب

هرکس عیب های خود را با دوربین، و

نقص دیگران را با ذره بین نگاه می کند.

« امیل اوژید »

 

سوء تفاهم

یک سالن غذاخوری دانشگاهی در اروپا را تصور کنید. یک دانشجوی دختر با موهای قرمز که از چهره اش پیداست اروپایی است، سینی غذایش را تحویل می گیرد و سر میز می نشیند.

سپس یادش می افتد که کارد و چنگال برنداشته و بلند می شود تا آن ها را بیاورد. وقتی برمی گردد، با شگفتی مشاهده می کند که یک مرد  سیاه پوست که با توجه به قیافه اش به نظر می رسید اهل افریقا باشد، آنجا نشسته و مشغول خوردن از ظرف غذای اوست!

بلافاصله پس از دیدن این صحنه، زن جوان سر گشتگی و  عصبانیت را در وجود خودش احساس می کند. اما به سرعت افکارش را تغییر می دهد و فرض را بر این می گیرد که مرد آفریقایی با آداب اروپا در زمینه ی اموال شخصی و حریم خصوصی آشنا نیست. او حتی این را هم در نظر می گیرد که شاید مرد جوان پول کافی برای خرید وعده ی غذایی اش را ندارد .

در هر حال، تصمیم می گیرد جلوی مرد جوان بنشیند و با حالتی دوستانه به او لبخند بزند. جوان افریقایی نیز با لبخندی شادمانه به او پاسخ می دهد.

دختر اروپایی سعی می کند کاری کند؛ این که غذایش را با نهایت لذت و ادب با مرد سیاه سهیم شود. به این ترتیب، مرد سالاد را می خورد، زن سوپ را، هر کدام بخشی از تاس کباب را برمی دارند و یکی از آن ها ماست را می خورد و دیگری پای میوه را. همه ی این کارها همراه با لبخندهای دوستانه است؛ مرد با کمرویی و زن راحـت، دلگرم کننده و با مهربانی لبخند می زنند.

آن ها ناهارشان را تمام می کنند. زن اروپایی بلند می شود تـا قهوه بیاورد و اینجاست که پشت سر مرد سیاه پوست، کاپشن خودش را آویزان روی صندلی پشتی می بیند و ظرف غذایش را که دست نخورده روی آن یکی میز مانده است!

نکته : این داستان بسیاری از انسان هایی است که در برابر دیگران بـا ترس و احتیاط رفتار می کنند و آنها را افرادی پایین مرتبـه محـسوب می کنند و با وجود نیت های خوبشان، دیگران را از جایگاه بالاتر می نگرند و نسبت به آن ها احساس سَروَری دارند.

چقدر خوب است که همه ی ما خودمان را از پیش داوری ها رها کنیم و گرنه احتمال دارد مثل احمق ها رفتار کنیم؛ مثل این دختر در حکایت که فکر می کرد در بالاترین نقطه ی تمدن است، در حالی که افریقاییِ دانش آموخته به او اجازه داد، از غذایش بخورد.

 

تفریح کده حمید رضا...
ما را در سایت تفریح کده حمید رضا دنبال می کنید

برچسب : سوء تفاهم, نویسنده : حمید رضا hamidrezamiss74 بازدید : 269 تاريخ : ساعت: 17:42

آینده یافتنی نیست

ساختنی است

آمده ایم تا بسازیم

و در مسیر ساختن

ساخته شویم...

آینده،

کیفیت ذهنی این لحظه ی تو است.

 

برای مردن راه های زیادی وجود دارد :

هرگاه خود را از خویشتن اصیل خود دور می کنیم ،

اندکی میمیریم .

هرگاه به سوی نفی و انکار می رویم ،

اندکی میمیریم .

هرگاه به خود اجازه می دهیم که آرزوهایمان را پنهان کنیم ،

اندکی می میریم .

هرگاه به صدای قلب خود که

عشق ،صمیمیت و لذت را فریاد می زند، گوش ندهیم

اندکی می میریم .

هرگاه از زنده بودن می ترسیم ،

اندکی می میریم .

 

 

 

 

اهل ریا و دورویی،  هرگز از دانش راستین

برخوردار نمی شود .

« افلاطون »

 

 

به تـئاتر نروا

روزی هنر پیشه ای به نام « چارلز کوبرن » تعریف می کرد که چگونه پدرش درباره ی شرّی که به خصوص در تئاترهای شهر وجود داشت، به او هشدار می داد .

پدرش مردی بسیار مذهبی بود. او از پدرش پرسید : « منظورتان چه نوع تئاترهایی است؟»

پدر : « منظورم تئاترهای تفریحی و هیجانی است که مناسب سن تو نیست. به هیچ وجه به چنین تئاترهایی نرو.»

کوبرن باسرعت پرسید:«چرا؟»

پدر: « در آنجا چیزهایی می بینی که نباید ببینی!»

این مسأله کنجکاوی کوبرن را بر انگیخت.هنوز چند روزی نگذشته بود که به آنجا رفت. او می گوید :

«من متوجه شدم که پدرم درست می گفت. من چیزی را دیدم که نباید می دیدم. من پدرم را در آنجا دیدم!»

نکته: حقیفت تلخ این است که بسیاری از انسان ها همیشه با ریاکاری زندگی کرده اند. در حالت کلی هرچه فرد ارزش بیشتری برای خود قائل باشد، کمتر به قضاوت و ارزیابی دیگران اهمیت می دهد و یا برای خشنودسازی و جلب نظر و توجه دیگران تلاش می کند.

اما فردی که دچار عقده ی حقارت است، استراتژی زندگی اش را بر بنیاد اثبات خود به دیگران و سعی در جلب محبت و احترام دیگران می گذارد. او مزورانه با پنهان نگاه داشتن ضعف ها و یا ارائه ی یک تصویر ایده آل از خود به دیگران و انتساب صفت ها  و خصوصیات اخلاقی و ارزشی که فاقد آن است می خواهد دیگران او را به رسمیت بشمارند و بپذیرند. از این منظر فرد ریا کار اهمیتی به این که دارای چه نقصان ها و کژی های رفتاری و اخلاقی است، نمی دهد بلکه نگران قضاوت دیگران است.

به طور مثال فرد ریاکار از این ناراحت نیست که دروغ می گوید اما از این که دیگران بفهمند دروغگوست ( و وجهه اش خراب شود ) ناراحت می شود.

فرد ریاکار آنقدر که از آشکار شدن بدزبانی اش ناراحت می شود، از این حقیقت که بدزبان است غصه نمی خورد.

او دغدغه اختلاف با همسرش را ندارد. اما از این که دیگران پی به این واقعیت ببرند، نگران است.

برای فردی ریاکار مصرف مواد مخدر و دیدن فیلم های مبتذل، زشت نیست، زشت این است که دیگران متوجه این مسائل شوند.

ریاکار محترم نیست و این مسأله اورا آزار نمی دهد. اما دوست دارد دیگران محترمانه با وی برخورد نمایند.

« ارسطو » میگوید :

محترم بودن شما مهم است نه احترامی که دیگران به شما می گذارند.

اما برای فرد ریاکار قضیه برعکس است: انسان موجه و محترم بودن مهم نیست، بلکه کسب احترام دیگران مهم است. فلسفه ی ریاکار این است :

اهمیتی ندارد چه کسی هستم ، چگونه رفتار می کنم و خود را چگونه می بینم بلکه آنچه اهمیت دارد این است که دیگران درباره ام چگونه می اندیشند.

بنابراین ملاک وی برای پایبندی به مسائل اخلاقی نه قبح آن اعمال که ترس از کشف و آشکار شدن رفتارهایش است. در نتیجه بازدارندگی در افراد ریاکار بیرونی است نه درونی.

به حکایت دیگری توجه نمایید :

راننده ای با وجود مشاهده ی تابلوی عبور ممنوع وارد خیابانی یک طرفه می شود. اما مقداری که خلاف می رود متوجه افسر راهنمایی و رانندگی می شود. افسر او را مورد بازخواست قرار می دهد و از وی می پرسد: « مگر تابلوی ورود ممنوع را ندیدی؟»

راننده: « چرا قربان ولی شما را ندیدم! »

به این ترتیب می بینیم که یک فرد ریاکار اهمیت و ارزشی برای خود قائل نیست . او به خود اهمیت نمی دهد، بلکه وی به برداشت دیگران از خود بیشتر بها می دهد.

او آنقدر که از آشکار شدن پلشتی های شخصیتی اش معذب است، از وجود آنها در رنج نیست.

خلاصه : مکانیزم شکل گیری ریا :

هرکس خود را دوست نداشته باشد ( فاقد عزت نفس باشد ):

برای جبران احساس حقارت، احترام و محبت را از دیگران گدایی می کند.

برای جلب احترام و توجه باید خود را فردی محترم و قابل ستایش نشان دهد.

درنتیجه : برای اثبات محترم بودن فرد از طریق ریا، تزویر و دروغ:

الف: زشتی های خود را مخفی می کند .

ب: ادعای فضایل اخلاقی نداشته را دارد و متقلبانه آنها را در جمع به نمایش می گذارد.

 

درپایان، خوب است از خود سؤال کنیم : « چند در صد از کارهایی که الان مشغول انجام آن هستیم، اگر کسی نبود آن را انجام نمی دادیم؟

یعنی چون تماشاچی داریم آن را انجام می دهیم. چه کارهایی است که اکنون اگر مطمئن باشیم روزی دیگران متوجه آنها خواهند شد، آنها را انجام نمی دادیم؟»

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 


 


 


 

 

 

تفریح کده حمید رضا...
ما را در سایت تفریح کده حمید رضا دنبال می کنید

برچسب : آدم شناسی , نویسنده : حمید رضا hamidrezamiss74 بازدید : 208 تاريخ : ساعت: 17:38